اعتماد به نفس زیربنای یک شخصیت سالم است. در آکادمی صادقلو سعی مان بر این است بتوانیم به سهم خود اعتماد به نفس را در افراد از آموزش فن ییان تقویت نموده و حال میخواهیم در این مقاله عوامل تاثیر گذار و ریشهٔ ضعف ان را بررسی میکنیم. این را هم اضافه کنم که از نظر ما اعتماد به نفس به قدری اهمیت دارد که یکی از جلسات آموزش فن بیان و سخنوری در دوره ۴۹ روزهرا به موضوع اعتماد به نفس اختصاص دادهایم.
در این مقاله میخوانیم:
۱.اعتماد به نفس چیست؟
۲.مقایسه افراد با اعتماد به نفس و بی اعتماد به نفس
۳. ریشهٔ ضعف اعتماد به نفس کجاست؟
۴. چگونه اعتمادبهنفس خود را بالا ببریم؟
۱. اعتماد به نفس چیست؟
اعتماد به نفس یعنی اعتماد داشتن به خود و توانایی خود وقتی ما به خود باور داریم که میتوانیم کاری را انجام دهیم اعتماد به نفس ما مثبت است.
اما ممکن است باور داشته باشیم که نمیتوانیم کاری را انجام دهیم در این حالت اعتماد به نفس منفی میشود.
در حقیقت همهٔ انسانها اعتمادبنفس دارند تنها فرقشان در این است که مثبت باشد یا منفی.
کسانی که اعتماد به نفس مثبت دارند در امور خود راتوانا احساس میکنند و به خودباور دارند که میتوانند موفق شوندو از پس چالشها و مسائل زندگی برمی آیند.
اما اگر اعتماد به نفس منفی باشد زندگی پر از «من نمیتوانم» هایی است که در نهایت پیشرفتی در کار، تحصیل، حتا رابطهٔ خوبی ندارند و نمیتوانند از این وضعیت بیرون بیایند تا وقتی که اگاه شوند و بپذیرند که ضعف در بنیادیترین نیاز شخصیت سالم آنها یعنی اعتماد به نفس است.
دو چیز در اعتماد به نفس مهم است ...
• دانایی
• توانایی
اینکه ما مهارتهای گونا گونی داشته باشیم و دانایی آن را داشته باشیم که مثلاً فلان مهارت را یاد داریم کافی نیست و نمیتواند اعتماد به نفس بسازد
بلکه توانایی از اهمیت بیشتری بر خوردار است مثلاً کسی که میگوید من رانندگی را بلدم ... اما جرات و توانمندی این را ندارد که پشت فرمان بنشیند اعتماد به نفس کاذب دارد چون فعل را به انفعال تبدیل نمیکند یعنی نمیتواند در مهارتی که دارد ادعا کند و آن را به توانمندی تبدیل کند.
بنابراین مهم است که بدانیم دانش و مهارت به تنهایی اعتماد به نفس نمیسازد باید به خود باور داشته باشیم و این اطمینان در ما شکل بگیرد که میتوانیم از پس آن بربیاییم و ان کار را انجام دهیم.
۲.مقایسه افراد با اعتماد به نفس و بی اعتماد به نفس
• اطمینان به خود
کسانی که به خود اطمینان دارند از پس مشکلات زندگی بر میآیند چون خود را باور دارند و میتوانند به دیگران هم اطمینان کنند و از انها در جهت رسیدن به هدفشان کمک بگیرند و در عین حال به خدا هم اطمینان دارند و درهمه حال خود را تنها نمیبینند.
اما کسانی که اعتماد به نفس ندارند نه تنها به خود اطمینان و باور ندارند بلکه به آدمها هم نمیتوانند اطمینان کنند و همیشه شکاک و دودل هستند. قدرت تصمیم گیری انها پایین است و گاها نمیتوانند تصمیم درستی بگیرند.
• دیدگاه به زندگی
کسانی که اعتماد به نفس دارند دیدگاه شان به زندگی مثبت است و زندگی را همچون باغی میبیند که پر از گلهای رنگارنگ است و شاید بعضی گلها خار دارند و این خارها همان چالشهای زندگی است که میتوانند انها را کنار بزنند.
اما کسی که اعتماد به نفس نداشته باشد دیدگاهش به زندگی منفی است و زندگی را پر از خار میبیند که او قرار است در همه حال زخمی شود و گلها را نمیبیند و موقعیتهای خوب را از دست میدهد این افراد زندگی سختی دارند چون همیشه اتفاقات بد را میبیند و فکر میکند دیگران به او لطمه میزند و تمرکز روی اتفاقات خوب ندارد.
اما واقعیت این است که تمرکز ما روی هر چیزی باشد همان راوارد زندگی میکنیم.
• پیشرفت یا پسرفت در کارها
کسانی که اعتماد به نفس دارند در طول سالهای عمری که میگذرانند سیر صعودی را طی میکنند به این معنا که به موفقیتهایی که میخواستند تلاش کرده اند و در نتیجه رسیده اند. گاهی شکست خورده اند اما دوباره بلند شده و با باور و اطمینانی که به خود دارند ازنو شروع کرده اند.
اما کسانی که اعتماد به نفس ندارند اگر سالهای عمرشان را بررسی کنیم با سیر نزولی روبه رو خواهیم شد به طوری که دستاوردی در زندگی ندارند و یا کارها را نصفه و نیمه رها کرده اند چون خودباوری به خود نداشته موتور محرک آنها متوقف میشود و با ناکامی مواجه میشوند.
• قدرت ریسک پذیری
اگر به ما بگویند در لیوان روی میز آب سرد است، ما بدون هیچ تاملی آن را مینوشیم اما اگر بگویند در لیوان آب جوش است قطعاً با احتیاط میخوریم بنابراین میزان اطمینان درهرکاری فرق میکند. اما نکته مهم اینجاست که ما باید بتوانیم ریسک کنیم اگر در زندگی نتوانیم به هیچ چیز اطمینان کنیم و قدرت ریسک پذیری پایینی داشته باشیم و هیچ خطری را قبول نکنیم طعم موفقیت راهم نمیچشیم.
ریسک پذیری اعتماد به نفس را بالا میبرد و به ما توانایی مضاعف میدهد مثل کودکی که بارها ریسک میکند تا روی دوپای خود بایستد و بالاخره موفق میشود و در راه رفتن توانایی پیدا میکند.
۳. ریشهٔ ضعف اعتماد به نفس
ایا تا به حال به این فکر کرده اید که چرا اعتماد به نفس برخی افراد مثبت است و اعتماد به نفس بعضی منفی؟!
چه عواملی میتواند روی این مولفه مهم تا ثیر بگذارد؟
دراین قسمت باهم ریشهٔ ضعف اعتماد به نفس را بررسی میکنیم ...
جالب است بدانید اعتماد به نفس از بدو تولد درحال شکل گیری است. دقیقاً زمانی که ما میخواهیم به دنیا بیایم. کودکانی که زیر دو ساعت به دنیا میآیند از اعتماد به نفس بالا برخوردار میشوند اما کودکانی که از شروع درد زایمان با تاخیر بیشتر از دوساعت بدنیا میآیند روی اعتماد به نفس شان تاثیر سو میگذارد و کودک اسیب میبیند زیرا اکسیژن کمتری به آنها میرسد و باعث کم شدن اعتماد به نفس میشود.
اغلب این کودکان وقتی بدنیا میآیند کبودیهایی روی بدن شان دیده میشود که بخاطر نرسیدن اکسیژن کافی به انها به این شکل در میآید که همین عامل فاجعهٔ بزرگی در بزرگسالی و ضعف اعتماد به نفس شان میشود.
رفتار مادر تا ۱۴ ماهگی بسیار مهم است. در کودکانی که مادر با آنها با مهربانی و عطوفت رفتار میکند از اعتماد به نفس بالا برخوردار میشوند.
کودکان موجوداتی نیازمند و ناتوان هستند اگر اشاره میکند که بغل کنیم این نیازاوست و مادروپدر مسئول آن است که هرکاری دارد کنار بگذارد و نیازش را برطرف کند.
شاید برایتان تعجب اور باشد که حتا نوازش و تماس فیزیکی مادر با کودک در این بازه زمانی هرچقدر بیشتر باشد اعتماد به نفس کودک رشد بهتری دارد.
ارتباط بدنی باکودک، بازی کردن و هرگونه تماس و وقت گذرانی با کودک بشدت اعتماد به نفس را بالا میبرد.
بنابراین اهمیت نوازش را نبایددست کم بگیریم به طوری که طی تحقیقات اثبات شده مردان ۱۲ بار در روز و زنان ۲٠بار در روز نیاز به نفسوازش دارند.
۴.چگونه اعتماد به نفس خود را بالا ببریم
• توکل داشتن به خدا
اگرما خود را همیشه کنار خدا احساس کنیم و این را بدانیم که روح ما جزئی از خداست رابطهٔ ما با خدا بیشتر و اضطراب و استرس کمتر میشود. با باور و اطمینان به خود و خدای خود که هر دو یکی هستند میتوان همیشه از اعتماد به نفس بالا برخوردار بود.
• هوشیارانه زندگی کردن
اگر میخواهید اعتماد به نفس بالایی داشته باشید هوشیارانه زندگی کنید یعنی ذهن خود را کنترل کنید و اجازه ندهید هر فکری به ذهن تان ورود کند. جلوی افکار منفی را بگیرید که مثل موریانه میتواند ذهن تان را بخورد و جایی برای افکار مثبت باقی نگذارد.
همیشه فکر کنید افکار منفی مثل ابرهایی است که در اسمان فکرتان هستند و درحال گذشتن هستند. بگذارید افکار منفی که همان ابرها هستند گذر کنند و بروند.
• اصلاح نگرش
نگرش یعنی برداشت ما از یک چیز. افرادی هستند که بسیار خوش خیال هستند و هیچ وقت نیمه خالی لیوان را نمیبینند. درواقع این اشتباه است که فقط نیمه پرلیوان را ببینیم زیرا با بی توجهی به نفسیمه خالی لیوان از ضعفها و کمبودهایی که داریم اطلاع پیدا نمیکنیم و ان خصیصهها در وجود ما باقی میماند و سرانجام در جایی از زندگی لطمه شان را میخوریم.
در مقابل عده ای از افراد هستند که بشدت بد خیال هستند یعنی آن دسته افراد افسرده که فقط روی بدیها و اتفاقات بد تمرکز دارند.
این افراد اعتماد به نفس ندارند و باید نگرش انها تغییر کند. میانه رو و متعادل باشند هم نیمه پرلیوان را ببینند هم نیمه خالی لیوان را. در این صورت است که هم با نقاط قوت خود آشنایی دارند هم نقاط منفی. و با آگاه شدن به انها به راحتی میتوان آنها را اصلاح کرد و اعتماد به نفس سالم را ساخت.
• مسئولیت پذیری
ما تنها بدنیا میآییم و تنها از دنیا میرویم بنابراین مهم است که بدانیم مسئول صد در صد زندگی خودمان هستیم. انتظارات را باید از دیگران قطع کنیم و تنها با کار کردن روی خودمان و رشد و توسعه اعتماد به نفس مان مسئول کارهای ریزو درشت خودمان باشیم. شما باید بدانید برای خودتان کافی هستید وقتی به قدرت درونی خود وصل شوید دیگر نیازی ندارید دیگران شما را حمایت کند.
• رسیدگی به خود
کسانی که اعتماد به نفس بالا دارند خودشان را همانطورکه هستند دوست دارند و به خود رسیدگی میکنند. لباسهای تمیز و شیک بپوشید و خود را خوشبو کنید احساس خوبی که به خود پیدا میکنید باعث میشود در روابط تان هم موفقتر باشید. رسیدگی به وضع ظاهری زنجیره بسیار مهمی در اداب معاشرت است. کسانی که ظاهری اراسته دارند از احترام بیشتری هم برخوردار میشوند.
• مطالعه کردن
هرکس بنا به علاقهٔ شخصی که دارد میتواند کتابهای مربوطه را مطالعه کند و اطلاعات خود را بالا ببرد. دانستن این موضوع بسیار مهم است که وقتی ما بتوانیم در مورد موضوعی کارشناسانه و مثل یک متخصص در ان حوضه صحبت کنیم بشدت روی اعتماد به نفس مان تاثیر میگذارد و چهرهٔ خوبی دیگران از ما در ذهن خود میسازند.
سخن آخر:
اعتماد به نفس نیاز اساسی یک شخصیت سالم است و خوشبختانه میتوان آن را کسب کرد زیرا امری اکتسابی است و میتوان با رعایت موارد ذکر شده در مقاله و تمرکز انها را یاد گرفت و در زندگی پیاده کرد. تنها دانستن این موارد نمیتواند اعتماد به نفس را بالا ببرد میبایست عملگرا باشید و از انها در زندگی تان استفاده کنید تا کم کم تغییرات را در زندگی تان احساس کنید.